سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کبوتر، عاشقانه به گنبد نگریست.گنبد، عشق را دید و گفت: این عشق چیست؟ گفت: تمام آسمان در تو خلاصه میشود. گفت: پس سوی من پر بکش تا آسمان را دریابی! گفت: آسمان جای آسمانیها است.راهم نمیدهند. گفت: میان تو و آسمان تنها پرکشیدنی است.بال بگشا!من به شوق توام، تو به اشتیاق من. بالهای کبوتر، آرام حرکت کرد و لحظاتی بعد به اوج آسمان، قله کنبد رسید. طوافی عاشقانه سر داد و لبریز از آسمان شد.گنبد گفت: حال که آسمان را در یافتی به آن سوی نظری کن! سوی قبله دل، سوی کربلا. و کبوتر نگریست.

خون مواج، جویبار دلها را لبریز از اشک میکرد، گریست و گفت: آنهمه پریشان غبارآلود، کیانند؟ گفت: از روزی که حسین فرزند علی و فاطمه، نوه رسول الله آنجا به شهادت رسید، چهار هزار ملک غبار آلود و پریشان آنجا را طواف میکنند تا منتقم او ظهور کند و انتقامش کشد.(اقتباسی آزاد از حدیث یابن شبیب امام رضا علیه السلام)   

                                                                           یا امام رضا




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 دی 22 توسط ziaee

قالب وبلاگ